بنیامیه درصدد بودند با حربههای مختلف، جامعه اسلامی زمان خود را از فضای فکری و فرهنگی عصر نبوی و آرمانهای الهی و انسانساز پیامبر بزرگوار اسلام(ص) و امیرالمؤمنین(ع) منحرف کنند و فرهنگ جاهلی خود را با روشهایی گوناگون مثل حدیثسازی، استفاده از اسرائیلیات، جبرگرایی و... در جامعه نهادینه سازند. امام باقر(ع) در چنین شرایطی وارد کارزار شدند و به روشنگری مردم و جهاد تبیین پرداختند. به مناسبت سالروز شهادت امام محمد باقر(ع) در این زمینه با حجتالاسلام و المسلمین دکتر سید قاسم رزاقی موسوی، عضو هیئت علمی گروه تاریخ تشیع پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به گفتوگو نشستهایم. این استاد حوزه و دانشگاه پژوهشهای زیادی را درباره تاریخ و سیره اهل بیت(ع) بهویژه سیره امام باقر(ع) در کارنامه خود دارد. کتاب «شیعه در دوران امام باقر(ع)» یکی از این تألیفات است که به زودی به چاپ میرسد.
بحث را با بررسی مفهوم جهاد تبیین در سیره اهل بیت(ع) و سپس مروری بر فضای فکری حاکم بر جامعه امام محمد باقر(ع) و عوامل زمینهساز جهاد علمی و فرهنگی آن حضرت شروع کنیم.
مفهوم جهاد تبیین که چند سال است از طرف رهبر معظم انقلاب مطرح شده به معنای روشنگری، تفسیر و تبیین جبهه حق در مقابل جبهه باطل است و دو مرحله دارد: مرحله اول مرحله پیشینی و حقنمایی باطل است یعنی دشمن برای مشروعیت بخشیدن به خود با تهاجم نظامی، فرهنگی، سیاسی و... حقایق زیادی را قلب و تحریف میکند تا افکار عمومی را با خود هماهنگ سازد. با بررسی سابقه تاریخی میبینیم بنیامیه ۴۰سال با شبکه تبلیغاتی گسترده خود با آن تبلیغات منفی و گسترده چهره منور اهلبیت(ع) را مبهم جلوه داده و با چنین تحریفات گستردهای شمشیر پیامبر(ص) را به دست امت پیامبر داده تا فرزند پیامبر(ص) را قربه الیالله به شهادت برسانند، یعنی در مرحله پیشینی و مقدماتی، جبهه باطل به دنبال مشروعیتبخشی به خویش است. مرحله دوم جهاد تبیین، مرحله پسینی است یعنی باطل پس از کارزار و تقابل با جبهه حق، با تحریف و قلب حقایق، در مقام توجیه جنایت و تهاجم خودش برمیآید. در مقابل، جبهه حق از این شرایط برای تبیین و روشنگری حق استفاده میکند. پیش از بررسی جلوههای جهاد تبیین در سیره امام باقر(ع)، باید مروری اجمالی بر زمینههای فکری و فرهنگی جامعه عصر امام باقر(ع) داشته باشیم. دوران امام باقر(ع) مصادف با حکومت امویان بود. بنیامیه درصدد بودند با حربههای مختلف جامعه زمان خود را از جامعه عصر نبوی و آرمانهایی که پیامبر بزرگوار اسلام(ص) و امیرالمؤمنین(ع) برای تحقق جامعه الهی و دینی داشتند منحرف کنند و فرهنگ جاهلی خود را با ابزارهایی که در طول زمان داشتند مثل سیاستهای حدیثسازی و نسبت دادن آنها به پیامبر(ص)، استفاده از اسرائیلیات و جبرگرایی در جامعه نهادینه نمایند. مثلاً جبرگرایی را تبلیغ میکردند و به تبع آن، مردم هرگونه الزامات سیاسی و اجتماعی حاکم را به این بهانه که جبر در جامعه است و ما کارهای نیستیم میپذیرفتند و در واقع راه را بازمیگذاشتند تا حاکمان هر سیاستی را که میخواهند اجرا کنند. طبیعتاً با گسترش مرزهای جغرافیایی اسلام و ترجمه آثار یونانی، ایرانی و هندی، اندیشههای گوناگونی وارد فضای فکری جامعه اسلامی شد. هدف بنیامیه این بود که با ورود مبانی فکری و فرهنگی جدید، تفکر اهل بیت(ع) و نظام مبتنی بر امامت و ولایت در جامعه، کمرنگ و فرهنگ اموی بر آن حاکم شود. در چنین فضای فکری و فرهنگی است که امام باقر(ع) وارد کارزار شدند.
در چنین شرایطی امام باقر(ع) با چه راهکارهایی به تبیین معارف ناب اسلامی و خنثیسازی اقدامات جبهه باطل اموی پرداختند؟
فعالیتهای امام باقر(ع) در عرصه جهاد تبیین را در سه حوزه میتوان تقسیمبندی کرد: اقدام اول امام تبیین دانش در حوزههای مختلف علمی بود؛ در واقع امام در نخستین اقدام خود در تحقق جهاد تبیین زیرساخت علمی فرهنگی جامعه دینی را اصلاح کردند. یادمان نرود هدف کلان اهل بیت(ع) تحقق جامعه دینی در حوزههای مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... بود. برای تحقق چنین جامعهای ابتدا باید زیرساختهای علمی و فرهنگی جامعه شکل بگیرد. بنابراین پس از نهضت عاشورا از دوران امام سجاد(ع) به بعد دیگر اقدام نظامی را در دستور کار اهل بیت(ع) نداریم و تقیه میکنند. یعنی در واقع به این نتیجه میرسند که باید زیرساخت علمی و فرهنگی جامعه شکل بگیرد. وقتی علم، دانش، آگاهی و معرفت در جامعه، حاکم و زیرساختها تأمین شود طبیعتاً جامعه خود به خود به سمت حق میرود و باطل را رد میکند. بنابراین مهمترین اقدام امام باقر(ع) شکلگیری مقدمات علمی نهضت ایشان است که این را در حوزههای مختلف شاهد هستیم. برای نمونه از امام باقر(ع) در بحث قرآن و تفسیر، روایات مختلفی نقل شده و اقدامات و تبیینگریهایشان را درباره حقیقت قرآن میبینیم. در بحث حدیث، فقه و کلام نیز مباحث مختلفی را مطرح کردهاند و درمجموع ۵هزار و ۶۷۶ روایت از امام داریم، از این تعداد ۲هزار و ۱۸۱ روایت در حوزههای مختلف فقه، هزار و ۲۵۷ روایت در قرآن و تفسیر، هزار و ۲۰۶ روایت کلامی، ۷۴۸ روایت اخلاقی و ۲۸۴ روایت در حوزههای مختلف تاریخ و حدیث هستند که به عنوان میراث علمی از امام به غیر از نامهها و توصیههای دیگری که دارند به یادگار مانده است.
اقدام دوم امام در عرصه جهاد تبیین، تربیت شاگردان متخصص و متعهد است که من عنوانش را میگذارم تقویت بدنه فعال جبهه فرهنگی اهل بیت(ع). امام خودش که نمیتواند در همه عرصهها حضور یافته و تکتک در برابر منحرفان اقدام کند؛ او باید یک بدنه فعال فرهنگی داشته باشد. از این رو به تربیت شاگردان متخصص همت میگمارد. این روال در زمان امام صادق(ع) کاملتر میشود و میبینیم مثلاً زراره، محمد بن مسلم، ابوبصیر و... در فقه تخصص دارند و جابر بن جعفی، ابن ابی یعفور، حمران و عبدالملک بن اعین و ابوعبیده حذّا متخصصان و شاگردان حوزه حدیث و کلام امام باقر(ع) هستند و امام، شیعیان را به اینها ارجاع میدادند. ابوالجارود، ابوحمزه ثمالی و... را داریم که در تفسیر و سایر حوزههای علمی تربیت یافتهاند و بدنه فعال جبهه علمی و فرهنگی جامعه دینی را شکل دادند.
سومین اقدام امام باقر(ع) در عرصه جهاد تبیین، مبارزه با انحرافات و جلوگیری از تحریفها و رفع موانع در تحقق اهداف دینی است. من بحث موانع را در سه قالب انحرافات فکری، اجتماعی و سیاسی مطرح میکنم. البته ریشه انحرافات اجتماعی و سیاسی هم به انحرافات فکری برمیگردد زیرا وقتی فکر ناقص شود و در حوزه معرفت نتوانیم به ریشه صحیح اعتقادی دست پیدا کنیم طبیعتاً عمل و رفتار اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ما هم بر همان اساس منحرفانه خواهد بود.
اتفاقاً در بحث انحرافات فکری در این عصر، چند گروه منحرف فکری داریم که بعدها و در دوره ائمه پس از امام باقر(ع) گسترش بیشتری یافتند و مشکلات زیادی برای جریان تشیع ایجاد کردند.
بله به نکته خوبی اشاره کردید؛ نخستین گروه منحرف فکری، «کیسانیه» بودند. اینها اولین گروه از مسلمانان بودند که از مسیر اعتقاد به امامت اهلبیت(ع) جدا شدند و مسئله امامت محمد حنفیه از فرزندان غیرفاطمی امام علی(ع) را مطرح نموده و او را پس از امام حسین(ع)، امام چهارم دانستند. این مسئله از نظر فکری و اعتقادی ضربه مهلکی به جامعه شیعه بود. گروه دوم «بتریه» بودند که ضمن پذیرش ولایت امیرالمؤمنین(ع) و دعوت مردم به ولایت آن حضرت، خلفای اول و دوم را نیز پذیرفته و مخالفتی نداشتند. آنان به لحاظ سیاسی اهل قیام بوده و هر کسی از فرزندان علی بنابیطالب(ع) که امر به معروف و نهی از منکر نموده و علیه حکومت قیام نماید را حمایت میکردند و وی را امام میدانستند. اندیشههای این فرقه اگرچه از زمان امام سجاد(ع) آغاز شده بود، در دوره امام باقر(ع) نیز حضور داشته و افکار خویش را منتشر مینمودند. در واقع تعیّن یافتن چنین گروهی در عصر امام باقر(ع) اتفاق افتاد و نام «بتریه» از این دوران بر آنان اطلاق شده است. امام باقر(ع) سران بتریه مانند حکم بن عتیبه، سالم بن ابیحفضه، ابوالمقدام، سلمهبنکهیل و کثیرالنوا را موجب گمراهی بسیاری از افراد معرفی نمودند. امام باقر(ع) با رد گرایش نظامی آنان فرمودند: «حتی اگر بتریه یک خط نبرد از شرق تا غرب عالم تشکیل دهند، خداوند از طریق آنان عزت را به جهانیان عطا نخواهد نمود». به بیان دیگر امام در برابر این اندیشه انحرافی مسیر حق را تبیین کردند و یکی از اقدامات جدی آن حضرت تبیین مسئله امامت است که خود امام کیست و شرایط امامتش چیست.
آخرین گروه انحرافی در زمان امام باقر(ع) که در دورههای بعد نیز مشکلات زیادی برای دیگر امامان هم ایجاد کردند، غُلات هستند. غلو در اصطلاح به معنی افراط در دین یا بزرگ کردن امری یا شخصی بر خلاف واقع است. اینها معتقد به نبوت و حتی خدایی ائمه بودند. از زمان امیرالمؤمنین(ع) هم فعالیت داشتند و در دوره امام باقر(ع) در قالب فرقههای کربیه، مغیریه، بیانیه و هاشمیه این اقدامات را انجام دادند. امام باقر(ع) از مواضع تند غالیان تبری جسته و شیعیان را از پذیرش آموزههای این گروه برحذر داشتند. این مبانی فکری وقتی انحراف پیدا کرد طبیعتاً به عرصه اجتماعی و سیاسی هم رسید و از این رو در زمان امام باقر(ع) انحرافات اجتماعی مثل گرایش به امامت محمد حنفیه تأثیر خود را در اجتماع و رفتار شیعیان میگذارد. یکی دیگر از مشکلات زمان امام باقر(ع) دوری مکانی آن حضرت از شیعیان بود چون امام در مدینه و شیعیان در کوفه بودند و این دوری، خودش آسیبزا بود و در تبیین معارف مشکلاتی را ایجاد میکرد. شکلگیری زمینههای گرایش به زیدیه یکی دیگر از انحرافات بود، این گروه شکل کاملتر بتریه بودند که اصلاً قیام با شمشیر را شرط امامت میدانستند. این انحرافات در عرصه سیاسی هم هست و ما دو جریان سیاسی منحرف کیسانی- عباسی و جریان زیدی- حسنی را در کنار جریان سیاسی اعتدالگرای امامیه داریم که طبیعتاً تحت هدایتهای امام هم روش صحیح برخوردها و مراودات اجتماعی، مطرح و هم انحرافاتی که در این زمینه بود توسط امام تبیین و مشخص شد تا شیعیان واقعی از جریانهای انحرافی دور باشند.
روشنگریها و جهاد تبیین امام باقر(ع) چه آثار و برکاتی برای جامعه اسلامی بهویژه شیعیان در پی داشت؟
اقدامات امام در این سه عرصه، پیامدهایی داشت که مهمترین آنها تشکیل جامعه اعتقادی امامیه بود؛ تا پیش از امام باقر(ع)، شیعیان درون جامعه اسلامی مشخص نبودند ولی با اقدامات امام، جامعه اعتقادی امامیه شکل یافت و توانست در عرصههای مختلف ظهور و بروز داشته باشد.
پیامد دوم جهاد تبیین امام باقر(ع)، شکلگیری حوزههای علمی شیعه است که تحقق اصلی آن را در زمان امام صادق(ع) میبینیم ولی طبیعتاً مبانی و مقدمات آن در زمان امام باقر(ع) شکل گرفته بود.
پیامد سوم، ظهور بزرگان فقهی و حدیثی مدینه بود که البته در ادامه اقدامات امام باقر(ع) در زمان امام صادق(ع) شکل گرفت.
چهارم، تخصصی شدن علوم و نقش علمای شیعه در زمینههای مختلف حدیث، کلام، فقه، تفسیر و... بود. تا پیش از آن، کلیات حدیثی مطرح میشد اما در این دوره حوزهها تخصصی میشود: حوزه کلام، حوزه فقه، مباحث تفسیری هر کدام جداگانه مطرح میشوند و برای هر یک متخصص داریم. ما به برکت جهاد تبیین امام باقر(ع) برای تربیت شاگردان در حوزههای مختلف علوم، نمایندگان شیعی را داریم.
آخرین پیامد جهاد تبیین امام باقر(ع)، نظاممند شدن تعالیم شیعه است. تا پیش از امام باقر(ع) اعتقادات شیعی و کلامی شیعی نظاممند نبود ولی آن حضرت با جهاد تبیین خود و تبیین زیرساختهای علمی و فرهنگی توانست نظام و مکتب شیعه را نظاممند کند و به برکت مقام افتا و فراگیری مقام استنباط از سوی شاگردانشان این نظاممندی را تقویت کرده و طبیعتاً هدف کلان ائمه(ع) که رساندن جامعه دینی به تعالیم ارزشمند الهی است را در مقام امامت تحقق بخشیدند.
در ادامه فرزند بزرگوار آن حضرت، امام صادق(ع) و سایر ائمه(ع) که پس از ایشان آمدند همین مسیر را طی کردند.
در پایان اگر نکتهای ناگفته مانده بیان بفرمایید.
من تأکید دوبارهای دارم به دستورات رهبر معظم انقلاب درباره ضرورت جهاد تبیین. نکاتی که عرض کردم متناسب با شرایط زمان امام باقر(ع) بوده است؛ امروزه طبیعتاً جهاد تبیین، خود را در عرصههای مختلفی نشان میدهد که مهمترین آنها با توجه به فضای فکری و فرهنگی که در آن به سر میبریم فضاهای مجازی و رسانهای است که با ایجاد شبهات مختلف در عرصههای مختلف اعتقادی و دینی افراد، سعی در کمرنگ کردن ارزشهای دینی و انقلابی مردم دارند؛ این، ضرورت تبیین فرهنگ اهل بیت(ع) و منویات امامین انقلاب را بیشتر میکند.
خبرنگار: زهرا دلپذیر
نظر شما